داستان های امام زمان

جرعه ای آب از دستان امام زمان علیه السلام-قسمت آخر

داستان های امام زمان(عج)-بیت ظهور

جرعه ای آب از دستان امام زمان علیه السلام-قسمت آخر

✍جوان اسب سوار جلو آمد. آب گوارایی به کامم ریخت که از برف،

خنک تر و از عسل، شیرین تر می‌نمود. او مرا از مرگ حتمی نجات داد.

پرسیدم: سرورم، شما کیستید که نسبت به من چنین

لطفی نموده و مورد احسان و محبتم قرار داده اید؟

فرمود: من حجت خدا بر بندگانش هستم، من بقیة الله در زمینش هستم.

من همان موعودی هستم که زمین را سرشار از عدالت و انصاف سازم

چنانکه مالامال از ظلم و ستم شده باشد. من فرزند

حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین،

پسر امیر مومنان علی بن ابی طالب علیهم السلام هستم.

سپس به من فرمان داد و گفت: چشم هایت را ببند.

من به امر آن حضرت دیدگانم را فرو بستم. هنوز

لحظه ای نگذشته بود که دستور داد: چشم هایت را باز کن.

من بی درنگ دیدگانم را گشودم. وقتی نگاه کردم ناگهان خود

را جلوی قافله یافتم و دیدم پیشاپیش کاروان قرار دارم، اما همین که روی از قافله برگرداندم

تا امام زمان حضرت بقیة الله علیه السلام را بنگرم، متوجه شدم

غایب گردیده و از نظرم ناپدید شده است. درودهای خدا بر او.

این ماجرا در کتاب «کفایة المهتدی»، از کتاب «غیبت» حسن بن حمزه ی

علوی که از دانشمندان نامدار شیعه و بزرگان فقه و حدیث در قرن چهارم هجری است

گزارش شده و در کتاب «النجم الثاقب»، ثبت گردیده است.

گرچه لبه ی تیز سخن در این گفتار، پیرامون معرفت و شناخت قرار گرفت و بر محور

عقیده و باور چرخید، اما این نکته شایان توجه است که اعتقاد، جدای از عمل نیست و معرفت،

خواه ناخواه بر اندیشه و رفتار آدمی تاثیر فراوان می نهد.

به دیگر بیان، شناختن پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، به عنوان پیشوایان

برگزیده ی الهی و صاحبان دانش و توانائی آسمانی، علاوه بر آنکه خود، هدف است و موضوعیت دارد،

راه تربیت و تزکیه هم هست و طریق نیل به افکار و اعمال شایسته نیز می باشد. یعنی همین اعتقاد،

خود از تکالیف قلبی و واجبات قطعی است که کلید رستگاری آخرت و رهائی نهائی از دوزخ بوده،

بدون باور داشتن امامت و مقام ولایت آنان، بهشت بر هیچکس گشوده نمی شود و هیچ یک از منکرینشان

از خشم خدا و عذاب جهنم ایمن نمی ماند، و در عین حال که خود، تکلیف مستقل قلبی است،

زمینه ساز حرکت در جهت پرورش صفات انسانی و کمالات

روحی بوده و عامل بازدارنده از گناهان و زشتی ها نیز می باشد.

بنابراین معرفت به امام زمان علیه السلام و اعتقاد به علم و قدرت وهبی و مقام ولایت او،

هم باور حقی محسوب می شود که رمز خوشبختی جاودان است،

هم آثار روانی و عملی دارد که خودسازی معنوی و پاکی روح می آورد.

?ملاقات در صاریا. سید جمال الدین حجازی

نوشته‌های مرتبط

ملاقات با امام عصر ارواحنا فدا در مسجد جمکران

Montazer

نمونه ای از یاوران خاص امام زمان بخش دوم

Montazer

داستان شفا در حرم

Montazer
بسیار خوش حال می شویم تا با ارسال نظرات ارزشمند خود مجموعه بیت ظهور را در تولید محتوای بهتر یاری نمایید.

هیچ نظری وجود ندارد