معرفی حضرت زهرا(س) توسط پیامبر
این روایت به مضمون مختلف هم در منابع شیعه و هم در منابع عامه آمده است؛ کلمات این است:
[پیغمبر] دست فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را گرفت و بیرون آمد و گفت: «مَنْ عَرَفَ هذِهِ فَقَدْ عَرَفَها.»
تعبیرات را ببینید!
اینکه پیامبر بیرون بیاید و دست فاطمه سلاماللهعلیها را بگیرد یعنی چه؟!
این کار نسبت به فاطمهی زهرا علیهاالسلام مشابه همان کاری است که پیامبر نسبت به امیرالمومنین علیهالسلام کرد، کاری که روز غدیر نسبت به یکتا مرد عالم کرد؛ او را سر دست گرفت و معرفی کرد؛ همان کار را در آن روز نسبت به یکتا زن عالم کرد؛ فرمود: «مَنْ عَرَفَها فَقَدْ عَرَفَها»، اما هر کس او را نشناخته، بشناسد!
برای مطالعه بیشتر لینک زیر هدیه ما به شما
محبت حضرت زهرا(س) به محبین اهل بیت
معرفی حضرت زهرا(س)
چگونه معرفی کرد؟ مرتبه به مرتبه؛ کلام پیغمبر برای هر کسی جلوهای دارد.
1⃣ مرتبهی اول فرمود: «بَضْعَةٌ مِنِّي»؛ به کلمۀ « بضعه» رجوع کنید.
2⃣ مرتبهی دوم فرمود: «وَ هِیَ قَلْبِیَ الَّتِی بَيْنَ جَنْبَیّ»؛ این قلب من است، قلبی که بین دو پهلوی من است…
قلبی که بین دو جنبِ چنین کسی است، معنایش این است اگر فاطمه سلاماللهعلیها را از من بگیرند، من میمانم و یک بدن بی جان!
این زن به کجا رسیده است که چنین مقامی پیدا کرده است؟! قلبی شده است که بین دو جنب علم و عمل است.
جنب ایْمن پیغمبر، علم است و جنب ایْسر پیغمبر عمل است؛ علمی که در آن تمام علوم انبیا گم است، عملی که در آن تمام أعمال اولیاء محو است؛ قلبی که بین دو جنب علم و عمل است، صدیقهی کبری فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها است!
برای مطالعه بیشتر لینک زیر هدیه ما به شما
دانلود استاد رائفی پور خطبه فدکیه
او پارهای از وجود من است و قلب و روح من است
متن روایت: «مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ قَلْبِي وَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّه.»
هرکس این دختر را میشناسد که میشناسد و هرکس که نمیشناسد، بداند که او دختر محمد صلیاللهعلیهوآله است و او پارهای از وجود من است و قلب و روح من است؛ پس هرکس او را آزار دهد، مرا آزرده است و هرکس مرا بیازارد، خدا را آزرده است.(1)
(1) بحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج۴۳، ص۵۴.
آیت الله العظمی وحید خراسانی
هیچ نظری وجود ندارد