متن مهدوی

ویژگی های مردم کوفه

ویژگی های مردم کوفه

ویژگی های مردم کوفه

کوفه علی(ع) تا کوفه حسین(ع)

برای بررسی دقیق و جامع یک واقعه ، باید با یک نگاه جامع و به صورت همه جانبه ابعاد آن را مورد بررسی قرار داد؛ نگاه صفر یا صدی به یک فرد یا جبهه اشتباه رایجی در بین ماست که روی تحلیلمان نسبت به وقایع تاریخی مثل واقعه عاشورا نیز اثرگذار بوده است. باید نگاه صفر تا صدی به وقایع گوناگون داشت.

232566 - ویژگی های مردم کوفه

خطبه ۵۰ نهج البلاغه

امیرالمومنین در خطبه ۵۰ نهج البلاغه می فرمایند: فلو أن الباطل خلص من مزاج الحق و لو أن الحق خلص من لبس الباطل، یعنی اگر باطل تماما باطل بود و ممزوج به حق نبود و حق نیز تماما حق بود و به وسیله باطل پوشانده نشده بود، فتنه و امتحانی پیش نمی آمد.

تشخیص حق از باطل

در هر فتنه ای یک طرف حق است که کمی هم باطل درون خود دارد و طرف مقابل نیز باطل است که کمی هم دارای حق است، بر همین اساس نباید تاریخ را یک طرفه بخوانیم. مثال واضحی در این مورد داستان حضرت موسی ع و فرعون است، حضرت موسی دارای نقاط به ظاهر منفی نیز بوده است، ایشان در کاخ فرعون پرورش پیدا کرده و در زمان حضور در آنجا مرتکب قتل شده، ایشان حتی بیان روشن و فصیحی نداشتند ، همانطور که قرآن کریم درمورد آن می فرماید: و لا یکاد یبین(زخرف/۵۲) حضرت موسی با این شرایط به سوی فرعون و قوم بنی اسرائیل می رود و ادعای پیامبری می کند، در طرف مقابل فرعون نیز تماما منفی نیست و دارای ویژگی های مثبتی مثل سخاوت و بخشش کم نظیر است که باعث شده مردم او را بپرستند! در چنین شرایطی تشخیص حق از باطل سخت خواهد بود.

برای مطالعه بیشتر روی عبارت زیر کلیک نمایید

عاشورای حسینی تا ظهور مهدوی

همیشه جبهه حق ممزوج با باطل و جبهه باطل ممزوج با حق است.

 در ماجرای مردم کوفه و امام حسین(ع) نیز همین گونه است، در واقع نباید مردم کوفه را صد درصد سیاه و سپاه امام حسین(ع) را صد در صد سفید و عاری از هرگونه عیبی بدانیم. مثل جناب زهیر و یا جناب حر بن ریاحی ،که اگر راه را بر امام حسین ع نمی بست هیچ کدام از وقایع شهادت و اسارت امام حسین ع ، یاران و خانواده ایشان واقع نمی شد.

3442 - ویژگی های مردم کوفه

ویژگی های مردم کوفه

مردم کوفه نیز دارای ویژگی های مثبتی بودند. در غیر این صورت امام حسین ع دعوت آن ها را اجابت نمی کردند و مسلم بن عقیل نیز بر اساس تعهد آن ها امام حسین را به کوفه فرا نمی خواند. مردم کوفه قصد کشتن امام حسین را نداشتند و براساس تجربه تاریخی خود تصور کردند همانطور که یکبار به امیرالمومنین و امام حسن علیهما السلام فشار آورده و آن ها را وادار به سکوت و صلح کردند امام حسین نیز به همین طریق و بدون جنگ و خونریزی تسلیم خواهد شد.

اولین نکته ای که می توان در ویژگی های مثبت مردم کوفه به آن اشاره کرد، محبت آن ها به اهل بیت است.

۱⃣اولین دعوت کوفیان از امام حسین در سال ۵۰ هجری و بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) است که خواص کوفه، از جمله جعده بن هبیره پسر عمه امام، نامه ای به ایشان می فرستند و از آمادگی اهل کوفه برای جنگ و شهادت در پای رکاب امام می گوید اما حضرت خواسته آن ها را نمی پذیرند و آن ها را تا زمانی که معاویه زنده است به تقیه و کادر سازی و تربیت نیرو برای آینده دعوت می کنند.

۲⃣دومین نامه ای که کوفیان برای دعوت از امام حسین نوشتند زمانی بود که معاویه، یزید را به ولیعهدی خودش منصوب کرد که باعث نقض مفاد قطعنامه امام حسن ع نیز بود، اما امام حسین ع بار دیگر درخواست آن ها را رد کردند.

۳⃣دفعه سوم، بعد از مرگ معاویه بود، ۱۵۰ طومار که هر کدام حاوی امضای سران اهل کوفه بود برای امام ارسال شد و ایشان دعوت آن ها را که باعث اتمام حجت بر امام بود لبیک گفته و به سوی کوفه حرکت کردند.

افرادی مثل شبث بن ربعی و حجار بن ابجر و یزید بن حارث که از فرماندهان عمربن سعد بودند نیز نامه ای بسیار حماسی به امام حسین نوشتند و از آمادگی شهر و مردم کوفه برای پذیرش امام و تشکیل حکومت به وسیله ایشان خبر دادند (الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،ج۲،ص۳۸)، که بعدا در روز عاشورا امام حسین ع خطاب به این گروه می فرمایند آیا شما نبودید که به من نامه ای با آن مضامین نوشتید؟! (واقعه الطف،ص۲۰۸)

تحلیلی جامع درباره مردم کوفه

برای داشتن تحلیلی جامع درباره مردم کوفه می بایست اطلاعات جامعی درمورد این شهر و مردم آن داشته باشیم؛ شهر کوفه به دستور خلیفه دوم در سال ۱۷ هجری به منظورانجام عملیات مقابل دشمنان خارجی و انتقال اسیران جنگی به آنجا و همچنین اسکان نظامیان تاسیس شد، پس مردم این شهر افرادی مطلع از نظر سیاسی و همچنین جنگاور و سلحشور بودند و جزو نخبگان جامعه محسوب می شدند؛ بنابراین مشکل این جماعت مربوط به مسائل جنگاوری و نظامی نمی شود بلکه مشکل آن ها از جای دیگری نشأت می گرفت.

این شهر از نظر جغرافیایی نیز به دلیل نزدیکی با ایران و شام حائز اهمیت بوده و دارای آب و هوای مناسبی نیز بوده است؛ همچنین به دلیل انتقال غنائم جنگی و خراج و مالیات به این شهر، از نظر مالی نیز شهری ثروتمند بوده، که همین یکی از عوامل ضربه به اهل کوفه بود، درواقع این سطح از رفاه آن ها را تبدیل به جماعتی (عافیت طلب) کرد، که نه در زمان امام حسن ع اهل جنگ و شهادت پای رکاب ایشان بودند و نه در زمان امام حسین ع !

عوامل نام برده باعث شد تا این شهر یک شهر مهاجر پذیر باشد، مخصوصا از سال ۳۶ به بعد و بعد از هجرت امیرالمومنین از مدینه به کوفه که جمعیت نظامیان این شهر در بین سال های ۳۲تا۳۷ از ۴۰هزار نفر به ۹۰ هزار نفر یعنی به بیش از ۲ برابر رسید.

در زمان امام حسن(ع) ۱۰۰ هزار نیرو در کوفه وجود داشت اما مشکل آن جا بود که فرماندهان سپاه امام حسن با تطمیع معاویه به ایشان خیانت کردند و دیگر فرمانده امینی نداشتند و مردمان نظامی نیز در آن موقع اهل جنگ و شهادت پای رکاب امام حسن ع نبودند.

در زمان امام حسین ع هم ۱۰۰ هزار نفر برای کمک به ایشان آمادگی داشتن اما به فاصله یک ماه از بیعت آن ها تا رسیدن امام به کربلا، نه تنها آن ها که نامه داده بودند برای کمک به امام نیامدند بلکه ۳۰ هزار نفر هم برای جنگ با حضرت و کشتن ایشان راهی کربلا شدند؛ امام سجاد ع ضمن روایتی می فرمایند که تمام این جمعیت با قصد قربت به خدا برای کشتن امام حسین آمده بودند.(امالی صدوق،ص۴۶۲)

برای مطالعه بیشتر روی عبارت زیر کلیک نمایید

حاج حسین یکتا از شهدای گمنام

 

photo 2018 09 18 21 19 08 - ویژگی های مردم کوفه

ویژگی های مردم کوفه از زبان شیخ مفید

شیخ مفید در الارشاد مردم کوفه را به پنج دسته تقسیم می کند که جامعه زمان امام حسن و امام حسین علیهما السلام را تشکیل می دادند:

[گروههاى گوناگونى از مردم بودند، برخى شیعیان خود و پدرش بودند، و برخى از خوارج بودند که اینان هدفشان تنها جنگ با معاویه بود (اگر چه علاقه نیز بامام علیه السلام نداشتند ولى از هر راهى میسر بود میخواستند با او بجنگند) و برخى از آنان مردمانى فتنه جو و طمع کار در غنیمتهاى جنگى بودند (و میخواستند از این آب گل آلود بهره مادى ببرند) و برخى دو دل بودند و عقیده و ایمان محکمى در باره آن حضرت علیه السلام نداشتند، و برخى روى غیرت و عصبیت قومى و پیروى از سران قبائل خود آمده بودند و دین و ایمانى نداشتند] (الارشاد،ج۲،ص۱۰)

امام حسین(ع) با این پنج گروه در کوفه روبه رو بودند، البته بخش اعظمی از مردم کوفه را نیز موالیان تشکیل می دادند که جزو عوام جامعه بوده و دارای تحلیل سیاسی درستی نبودند؛ برای بررسی چگونگی عملکرد این موالیان در ماجرای کربلا لازم است بررسی کوتاهی بر زندگی آن ها در کوفه داشته باشیم:

این طبقه در زمان حکومت خلیفه دوم از حقوق اجتماعی محروم شدند ، ارث نمی بردند ، دارای مقرری مشخصی نبودند و تبدیل به شهروندان درجه ۲و ۳ شده بودند، اما در زمان حکومت امیرالمومنین، ایشان همه را برابر اعلام کرد و تبعیض و اختلاف طبقاتی را از میان برداشت؛ امیرالمومنین نصف بیت المال را بین عرب ها و نصف دیگر را بین موالیان تقسیم کرد که همین ها باعث اعتراض گسترده طبقه اشرافی کوفه شده بود.

بعد از امیرالمومنین و در زمان معاویه، اوضاع موالیان تغییر کرد، معاویه حقوق آن ها را از سالی ۱۰۰۰۰ درهم به ۱۵ درهم رسانید! و دستور تبعید آن ها را به مناطقی مثل خراسان و بصره صادر کرد.

با وجود اینکه این موالیان تفاوت حکمرانی بنی امیه و بنی هاشم را در طول این سال ها دیده بودند اما باز هم در زمان امام حسین ع ، به دفاع از ایشان برنخواسته و اکثرا ساکت نشستند، زیرا همان طور که ذکر شد این ها از عوام محسوب می شدند و بیشتر منتظر بودند تا واکنش فرماندهان خود را ببینند، افرادی مثل عبیدالله بن حر جعفی، که این ها هم اکثرا عافیت طلب بودند و خودشان را خرج نمی کردند.

جمعیت زیادی همراه اباعبدالله ع از مکه به سمت کوفه به طمع به دست آوردن منصب و جایگاهی در حکومت، ایشان را همراهی می کردند، اما در منطقه “زباله” و بعد از شنیدن خبر شهادت مسلم ، امام حسین طی سخنانی فرمودند که این کاروان شهادت است و هر کس که آماده بذل خونش در راه دین است با ما همراهی کند. (نزهه الناظر و تنبیه الخاطر،ص۸۶)؛ بعد از این سخنان قسمت عمده ای از سپاه امام از ایشان جدا شدند و اباعبدالله با سپاهی حدودا ۱۰۰ نفره به راه خود ادامه دادند.

به تعبیر دکتر علی الوردی یکی از نویسندگان معاصر عراقی، جامعه کوفه ” المجتمع المزدوج” است. به این معنا که این جامعه دچار دوگانگی رفتاری با دو دسته سیاستمدار است. دسته اول آن هایی هستند که با کرامت با مردم رفتار کرده و مردم آن ها را دوست دارند و دسته دوم کسانی هستند که با شدت و زور و کشتار با مردم رفتار میکنند و مردم به آن ها احترام می گذارند؛ کوفیان در برخورد با دسته اول از سیاستمداران دست به طغیان زده و ممکن است آن ها را بکشند، اما در مقابل دسته دوم همیشه خاضع و ذلیل اند!

این تحلیل درواقع، بیان روشنی از جمله (قلوبهم معک و سیوفهم علیک) است که از اوضاع کوفه به امام حسین گفته شد؛ درواقع جامعه کوفی صفت، همیشه با علی ع و آل او که با کرامت انسانی با آن ها رفتار می کند چنین رفتاری داشته اما با حاکمان خون ریزی که هیچ گونه مشروعیت و حقانیتی نداشتند، تنها به دلیل زور و قدرتشان برخورد ذلیلانه ای داشتند.

برای مطالعه بیشتر روی عبارت زیر کلیک نمایید

نماهنگ عاشقانه حسینی

44433 - ویژگی های مردم کوفه

تحلیل ماجرای کربلا

برای ارائه تحلیل درستی از ماجرای کربلا می بایست به ساختار شهر کوفه توجه ویژه داشته باشیم.

ساختار این شهر به گونه ای بود که مردم را به سمت فساد سوق داده، حاکم فاسد را پذیرفته و حاکم صالح را پس می زد؛ درواقع این شهر دارای فساد ساختاری و سیاسی بود که اصلاح آن برای امیرالمومنین اهمیت فراوان داشت، زیرا اگر نظام از طاغوت فاصله بگیرد ، مردم هم از طغیان فاصله می گیرند.

در کوفه هفت قبیله بودند که با مدل قبیلگی و نظام اسباع (قبایل هفت گانه) اداره می شدند؛ در ابتدا این نظام هفت گانه را سعد بن ابی وقاص شکل داد؛ هر کدام از این قبایل یک فرماندهی داشتند که از استاندار حقوق مردم قبیله و کمک های نقدی و غیر نقدی و غنائم را تحویل می گرفت و در زمان جنگ نیز می بایست مردان قبیله اش را برای جنگیدن به میدان می آورد.

درواقع حاکم، زمانی که می خواست مردم را در امری با خود همراه کند کافی بود تا سران این قبایل را ببیند و آن ها را راضی کند، همین کافی بود تا مردمان آن ها نیز به تبعیت از ایشان پیرو خواست حاکم شوند، در غیر این صورت حقوق و مزایای آن ها قطع می شد.

این نظام اسباع تا سال ۵۰ هجری ادامه داشت تا اینکه با روی کار آمدن “زیاد ” این نظام را به نظام (ارباع=چهارگانه) تغییر داد، او برای ایجاد اعتدال در بین قبایلی که از شیعیان امیرالمومنین بودند، آن ها را با قبایل دیگر که از طرفداران علی ع نبودند درآمیخت تا فضای منفی ایجاد شده بر علیه بنی امیه در کوفه را اعتدال بخشد.

برای مطالعه بیشتر روی عبارت زیر کلیک نمایید

فضائل تربت امام حسین

وظایف عریف (معاون اجرایی رییس قبیله)

او علاوه بر این، مقامی به نام “عِریف ” هم برای هر یک از این قبایل تعریف کرد، که خودش مستقیما آن ها را تعیین می کرد؛ عریف به یک معنا معاون اجرایی رییس قبیله محسوب می شد و ۵ وظیفه اصلی داشت:

۱⃣ عطایایی (از حقوق، غنائم و کمک های نقدی و غیر نقدی و..) که رییس قبیله می گرفت، بین قبیله پخش می کرد.
۲⃣ اسامی کسانی را که حقوق دریافت کرده اند ثبت و ضبط می کرد.
۳⃣ امور مربوط به ثبت احوال و اسامی را انجام می داد.
۴⃣ عملیات اطلاعاتی، انتظامی و به طور کلی تامین امنیت قبیله به عهده او بود.
۵⃣ کار رسانه ای ( فراخوان به جنگ یا صلح و..) را نیز بر عهده داشت.

قبل از ماجرای کربلا عبیدالله بن زیاد ، عریف ها را جمع کرد و از آن ها ضمانت گرفت که کسی در حوزه آن ها شورش نکند، درغیر این صورت علاوه بر اعدام فرد شورشگر حقوق قبیله نیز قطع خواهد شد.

درواقع مردم کوفه ، اول به خاطر سابقه تاریخی که داشتند تصور کردند اباعبدالله ع نیز مانند پدر و برادرش، زمانی که تحت فشار قرار بگیرد پای مذاکره با یزید خواهد نشست و دوم آنکه به خاطره ترس از قطع شدن حقوق و مقرری خود، سکوت و نشستن در خانه هایشان را به حضور در لشکر امام حسین ع و دفاع از ایشان ترجیح دادند.

شهادت امام حسین ع ثمره سال ها کار اقتصادی، فرهنگی و عقیدتی حکومت بنی امیه بود.

نوشته‌های مرتبط

نماز استغاثه به حضرت مهدی

امیرحسین عامری

نشانه های قبل از ظهور

Entezar

اعتقاد عمیق اهل سنت به مهدویت

Montazer
بسیار خوش حال می شویم تا با ارسال نظرات ارزشمند خود مجموعه بیت ظهور را در تولید محتوای بهتر یاری نمایید.

هیچ نظری وجود ندارد