داستان
شفاي بيمار زیدی
✍دانشمندو محدث بزرگ ، علي بن عيسي اربلي ، صاحب كتاب كشف الغمه نقل مي كند :
سيد باقي بن عطوه ، براي من نقل كرد : پدرم ( عطوه ) در مذهب زيدي بود ، بيمار شد ، و بيماري او طول كشيد ،
و همه پزشكان عصر از درمان آن عاجز شدند ، من و برادرانم كه پسران او بوديم
به مذهب شيعه دوازده امامي ، تمايل داشتيم ، پدرم از اين جهت نسبت به ما دل خوشي نداشت ،
و مكرر به ما مي گفت : من مذهب شما را نمي پذيرم مگر اينكه صاحب شما
_ حضرت مهدي ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) _بيايد و مرا شفا دهد .
اتفاقا شبي هنگام نماز عشاء همه ما در يكجا جمع بوديم ، كه شنيديم : پدرم فرياد زد :
صاحب خود را در يابيد كه همين لحظه از نزد من بيرون رفت .
ما با شتاب از خانه بيرون پريديم ، هر چه دويديم و به اطراف نگريستيم ،
او را نديديم ، برگشتيم و از پدر پرسيديم ، جريان چه بود ؟
گفت : شخصي نزد من آمد و فرمود : اي عطوه !
گفتم : تو كيستي ؟
گفت : من صاحب پسران تو هستم ، آمده ام به اذن خدا تو راشفا دهم ، سپس دست كشيد
و هماندم به طور كلي بيماريم بر طرف شد و كاملا سلامتي خود را باز يافتم .
داستان چهارده معصوم،ص۱۶۶
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هیچ نظری وجود ندارد