داستان
امام خميني ( ره ) در خدمت امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف )
✍ يكي از علماء كه در نجف اشرف همواره در بيت حضرت امام خميني ( قدس سره ) بود ، نقل كرد :
يك شب من در عالم خواب ديدم كه به بيروني خانه امام خميني ( ره ) آمده ام ،
و ديدم امام زمان ( ارواحناله الفداء ) در آنجا ايستاده اند ، با آن حضرت مصافحه كردم ،
ديدم در انتظار شخصي هستند ، ناگاه ديدم ، امام خميني ( ره ) از خانه اندروني بيرون آمد
و همراه امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) به طرف خيابان موسوم به
( شارع الرسول ) كه در جانب قبله حرم حضرت علي ( علیه السلام ) واقع شده ،
حركت كردند ، و دنبالشان جمعيت بسيار بود ، ولي در بين جمعيت ، عرب وجود نداشت .
صبح آن شب كه من اين خواب را ديدم ، حاج آقا احمد ( فرزند ايشان ) از طرف
امام نزد ما آمدند و گفتند : ( امام فرمودند چون ما در نجف اشرف ، رفقائي داشتيم ،
و با آنها در غم و شادي رفيق بوديم لازم ديدم تصميمي كه داريم ، رفقا نيز در جريان باشند . )
موضوع اين بود كه امام خميني ( ره ) تصميم داشت از نجف اشرف ، بيرون بيايد و نمي خواست ،
كسي بفهمد ، و منظور اين بود كه دوستان ، مطلع باشند .
رفقاي مخصوص ، با شنيدن اين پيام ، به خدمت امام ( ره ) رسيدند و بعد جريان مسافرت
آنها به طرف كويت ، و از آنجا به پاريس و سپس به ايران ، و پيروزي انقلاب اسلامي
، پيش آمد ، كه اين رفقا همراه ايشان بودند ، كه براستي عجيب خوابي و عجيب تعبيري ! !
داستان چهارده معصوم،ص۱۶۸
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هیچ نظری وجود ندارد